روان رنجوری (از نرون - ورید، عصب یونانی) یک متغیر شخصی در مدل شخصیت سلسله مراتبی اچ آیزنک است. به گفته آیزنک، با یک سیستم عصبی خودمختار واکنشی و ناپایدار که ویژگی های آن توسط سیستم لیمبیک و هیپوتالاموس تعیین می شود، حساسیت عاطفی و تحریک پذیری افزایش می یابد. در سطح رفتاری، این در افزایش تعداد شکایات جسمانی (سردرد، اختلالات خواب، نوسانات خلقی، اضطراب درونی، نگرانی ها و ترس ها) آشکار می شود. در همان زمان، بی ثباتی عاطفی، اضطراب، عزت نفس پایین ایجاد می شود. چنین فردی از نظر درونی ناآرام است، مشغله دارد، تمایل دارد تب کند.
مفهوم " ثبات عاطفی " بسته به نویسندگان، شامل پدیده های عاطفی مختلفی است که توسط L. M. Abolin (1987)، M. I. Dyachenko و V. A. Ponomarenko (1990) و دیگران بیان شده است. بنابراین، برخی از نویسندگان ثبات عاطفی را به عنوان "ثبات عواطف" می دانند. "، و نه ثبات عملکردی یک فرد در شرایط عاطفی. در عین حال، "ثبات عواطف" هم به ثبات عاطفی و هم به ثبات حالات عاطفی و عدم تمایل به تغییرات مکرر احساسات اشاره دارد. بنابراین، پدیده های مختلفی در یک مفهوم ترکیب می شوند که در محتوای خود با مفهوم «ثبات عاطفی» منطبق نیستند.
L.P. Badanina (1996)، درک بی ثباتی عاطفی به عنوان یک ویژگی شخصیتی یکپارچه که منعکس کننده استعداد فرد برای عدم تعادل عاطفی است، افزایش اضطراب، ناامیدی، ترس ها و روان رنجوری را از جمله شاخص های این ویژگی می داند.
تست ثبات عاطفی (نورتیکیسم) به شما کمک می کند تا میزان ثبات عاطفی خود را تعیین کنید.
تست روانشناسی «ثبات عاطفی» از بخش «روانشناسی احساسات» شامل 33 سوال.