ورود به مدرسه به دلیل گسترش محتوای فعالیت و افزایش تعداد اشیاء عاطفی، حوزه عاطفی کودک را تغییر می دهد. آن محرک هایی که باعث واکنش های عاطفی در کودکان پیش دبستانی می شوند دیگر در دانش آموزان دبستانی کار نمی کنند. اگرچه دانش آموز کوچکتر به وقایعی که او را تحت تأثیر قرار می دهد واکنش خشونت آمیزی نشان می دهد، اما توانایی سرکوب واکنش های عاطفی ناخواسته را با قدرت اراده ایجاد می کند. در نتیجه، یک جدایی بیان از احساس تجربه شده در یک جهت و در جهت دیگر وجود دارد: یا می تواند یک احساس موجود را تشخیص ندهد یا احساسی را به تصویر بکشد که تجربه نمی کند.
حالات چهره دیگران اغلب نادرست درک می شود، و همچنین تفسیر ابراز احساسات توسط دیگران، که منجر به پاسخ ناکافی دانش آموزان کوچکتر می شود. استثناء احساسات اساسی ترس و شادی است که کودکان در این سن از قبل ایده های روشنی دارند که می توانند به صورت شفاهی بیان کنند و پنج کلمه مترادف برای این احساسات نام می برند.
تستهای دانشآموزان به درک عواطف و احساسات آنها برای کسانی که در مدرسه درس میخوانند کمک میکند.